اثر بازیها روی مغز ما: بالاخره بازی خوب کدام است؟
به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که اثر بازی بر روی مغز انسان را نپذیرد. اگر چه از آن سختتر، پیدا کردن نتیجه تحقیق یا هر نوع عقیدهای است در حوزه «تاثیر بازیها بر روی مغز» مورد قبول همگان باشد! ریشه این واقعیت را نیز جدای از دلایل متعددش، با مرور حجم گستردهی اقتصادی «صنعت بازی» میتوان درک کرد. قبلاً هم در بحث چای و قهوه اشاره کرده بودیم که افزایش گردش مالی یک صنعت، حجم گزارشهای بیطرفانه علمی در آن صنعت را به صورت جدی کاهش میدهد.
در گذشته، تاثیرات بازیها روی مغز به سادگی پیشبینی میشد. همه میگفتند که بازیهای کامپیوتری خشونت آمیز، میتواند موجب افزایش رفتارهای خشن در کودکان و به طور کلی در انسانها شود. کم نبودند کسانی که فکر میکردند بازیهای طولانی روی کاغذ، میتواند حوصله و تمرکز انسانها را افزایش دهد.
امروز تحلیل اثرات مثبت و منفی بازیها بسیار پیچیدهتر است. برای اینکه کمی دقیقتر و علمیتر به اثرات بازیها فکر کنیم، شاید مرور تقسیمبندی انجام شده توسط APA (انجمن روانشناسی آمریکا) مفید باشد. به پیشنهاد APA، برای بررسی اثر یک بازی، باید کارکرد آن را حداقل در چهار حوزه مختلف بررسی کرد:
– حوزههای شناختی یا Cognitive: بازیها چه تاثیری روی تمرکز، سرعت عمل، افزایش قدرت تشخیص تصاویر، خلاقیت و … دارند؟
– حوزههای انگیزشی: انجام بازیها چه اثراتی در انگیزههای ما دارد؟ آیا مواجهه با شکست در بین کسانی که زیاد بازی میکنند و کسانی که کمتر بازی میکنند تفاوت دارد؟
– حوزههای احساسی: بازیهای مختلف چه احساساتی را در ما ایجاد میکنند؟ آیا ما را در کنترل احساسات توانمندتر میکنند یا ناتوانتر؟
– حوزههای اجتماعی: وقت گذاشتن برای بازیها، چه تاثیری روی کیفیت زندگی اجتماعی ما دارد؟
در نوشتههای بعدی، درباره اینکه «مدل ذهنی حاکم بر هر بازی چیست» بیشتر حرف خواهیم زد. خواهیم دید که مثلاً بازی ریسک، مدل ذهنی مدیریت منابع را بیشتر توسعه میدهد و بازی مار و پله، به صورت پنهان در ذهن ما این «باور» را نهادینه میکند که به رغم تمام تلاشها و کوششها و بالا رفتن از نردبان زندگی، هر لحظه ممکن است بدون دلیل مشخصی و فقط به دلیل بدشانسی، دهان ماری باز شود و تو را به اعماق، بازگرداند.
در هیاهوی حمله به بازیها و دفاع از بازیها، مدل ذهنی حاکم بر هر بازی، تنها بخشی است که فارغ از دغدغههای سیاسی و اقتصادی، قابل بحث و تامل است.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری قبل از بیست و دو سالگی به شما پیشنهاد میکند:
- تا بیست و دو سالگی: برای والدین به نفع نوجوانان!
- تیزهوش هستی یا پرتلاش؟
- پیش فرضها و برچسبها…
- نگران بازیهای کامپیوتری فرزندم هستم
- اثر بازیها روی مغز ما: بالاخره بازی خوب کدام است؟
- دربارهی بازیها (۱)
- کنکور: مدیریت این ده ثانیه!
- کارآفرینی با ده هزار تومان
- نقش استعدادیابی در تشخیص شغل مناسب شما
- اولین شغل من: جک ولش مدیرعامل جنرال الکتریک
- بازی ریسک (۱): چگونه ریسک بازی کنیم؟
- چگونه بازی ریسک خود را بسازیم
- کودکان ثروتمند و کودکان فقیر
- اولین شغل و توصیه هایی در مورد آن (فایل صوتی)
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : شیوا صالح نیا
مطلب خیلی جالبی بود
فقط یه نکته : من یه اطلاعاتی در مورد منچ و ماروپله شنیدم که شاید برای بقیه هم جالب باشه بدونن. تا جایی که من می دونم بازی مار و پله و منچ که دو بازی ای هستند که همیشه در کنار هم قرار دارن برای کنترل هیجانات و عصبانی نشدن در شکست ها طراحی شدن. منچ و ماروپله دو بازی آلمانی هستند. همیشه پشت هر صفحه منچ یک صفحه ماروپله هم هست. منچ در آلمانی یعنی «آدم» و عنوان کامل این بازی در آلمانی «آدم عصبانی نشو» هست.اگه این طوری به این بازی ها نگاه کنیم شاید هدفی که بازی براش طراحی شده رو بهتر درک کنیم.
من مطلب شما رو در اینستاگرام هم خوندم راجع به ماروپله و بازی ریسک. خیلی موافقش نبودم. به نظرم مار و پله یا منچ بازی های بدی نیستن و آثار فرهنگی منفی ندارن و نمیخوان بگن که هر چی تلاش کنی فقط با یه شانسی (مثبت یا منفی) سرنوشتت زیر رو رو میشه بلکه میخوان بگن واقعیتی هست که همه چیز در زندگی دست تو نیست و علیرغم همه تلاش ها جایی که فکر می کنی همه چیز تحت کنترله و چه خوب داری پیش میری، اتفاقاتی خارج از اراده ات هم وجود داره که سرنوشتت رو عوض کن.پس اگه این طوری شد آرامشت رو حفظ کن و دوباره تلاش کن. ممکنه دفعه بعد بر خلاف این دفعه که مارها نیشت زدن، نردبان ها بیشتر کمکت کنن یا توی منچ، یه وقت همه مهره ها رو بردی دم خونه آخر و یکی با ناامیدی همش یک میاره. ممکنه جای برنده آخر بازی عوض بشه و تو اون مهره آخرت بیرون بمونه و اون یکی زودتر از تو به مقصد برسه پس خیلی به جایگاهی که الان داری مغرور نشو.اتفاقاتی میفته که جای تو رو با خیلی ها که فکر می کنی ازشون سری، عوض می کنه